بچه هیئتی ....

اهل بیت خیلی کریمند... هیئت از سیاست جدا نیست، من یک بچه هیئتی سیاسی هستم ... بسم ربّ الزّینبـــــــــــــــــــــــــــــ

بچه هیئتی ....

اهل بیت خیلی کریمند... هیئت از سیاست جدا نیست، من یک بچه هیئتی سیاسی هستم ... بسم ربّ الزّینبـــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات بلاگ
بچه هیئتی ....

بسم ربّ الزّینب*س*
بچه هیئتی هستم
افتخارم اینه خادم شهدا هستم
البته انسان جائز الخطاست
و بعضی وقتا پاش میلغزه
از شما التماس دعا دارم
یه وب دیگه هم دارم
به اسم مخ92
برای اونائی که فکر میکنن ما بچه هیئتی ها
همیشه عزادار و ناراحت هستیم
و برعکس، ما اسوه ی حسنه ای به نام
محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله داریم
که هیچ وقته خنده از لبشون نمی افتاد
إن شاءالله...
الهی به زینب*س*
عجل لولیک الفرج
یاهو: abbaskhadem92
کلوب: http://www.cloob.com/name/abbaskhadem
فیس بوک: https://www.facebook.com/abbaskhadem1392?ref=tn_tnmn

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۴۰ مطلب با موضوع «حرف دل خودم» ثبت شده است

پیام تبریک حلول ماه ربیع الاول
باشه آقا 
شما شاد باشید، ولی ما
هر چی میخواید بگید، افراطی و .... 
همه این چیزا رو به جون میخرم و میگم
من عزادار غم مادرم
عزادار کوچه ....
سقیفه....
درب . . . دیوار . . . 
میخ ...
سینه ....
محسن . . . 
و سوالی که ذهن مرا مشغول کرده
پیامبر کی این ماه را تبریک گفتن؟؟؟
وقتی که هنوز بودند!
ولی با رفتنشان
نامردمان 
دخترش را در بین در و دیوار قرار دادند . . . 
و این یعنی !
فکر !
اگر به روایت باشد، روایت رسول خدا در مورد زبیر را شنیده اید حتما . . . 
پس باید به آینده نگاه کرد!
و حالا
آیا به نظر شما
امام زمان ما حالشان چطور است؟؟؟؟؟

امامی که همه ی این روضه ها را دیده است....
عمویشان که هنوز به دنیا نیامده را شهید کرده اند ...
و آقای ما شاد باشد؟
....

  • عباس خادم


تصاویر و فیلم امروز .... از حرم حضرت عشق


اول از باب الجواد وارد شدم ....


یه عکس دیووونه ای دیگه هم گذاشتم

خودتون زحمت کشید و به آدرس زیر برید

http://www.cloob.com/user/album/one/username/abbaskhadem/albumid/1961551


این هم فیلم:

http://www.aparat.com/v/mYh1B

  • عباس خادم

  • عباس خادم
"""""""""کریسمس با آقا در خانه یک شهید ارمنی"""""""""
مادر شهید گفت: امروز فهمیدم که علی(ع) کیست.
مادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید، من می‌توانم جمله‌ای به شما عرض کنم؟

آقا گفت: بفرمایید، من آمدم این‌جا که حرف شما را بشنوم.

گفت: ما با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم، در روضه‌هایتان شرکت می‌کنیم، ولی خیلی مواقع داخل نمی‌آییم. روز شهادت امام حسین(ع)، روز عاشورا و تاسوعا به دسته‌های سینه‌زنی امام حسین(ع) شربت می‌دهیم. می‌آییم توی دسته‌هایتان می‌نشینیم، ظرف یک‌بارمصرف می‌گیریم، که شما مشکل خوردن نداشته باشید، چون ما توی ظرف آن‌ها آب نمی‌خوریم. توی مجالس شما شرکت می‌کنیم و بعضی از حرف‌ها را می‌شنویم. من تا الآن نمی‌فهمیدم بعضی چیزها را.
می‌گفتند، در دین شما بانویی ـ که دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) است ـ را بین درودیوار گذاشته‌اند، سینه‌اش را سوراخ کرده‌اند. میخ، مسمار به سینه‌اش خورده. نمی‌فهمیدم یعنی چی. می‌گفتند مسلمان‌ها یک رهبری داشتند به نام علی(ع). دستش را بستند و در سه دورة ۲۵ ساله، حکومتش را غصب کردند. نمی‌فهیمدم یعنی چی. گفتند، در ۲۵ سالی که حکومتش غصب شده بود، شغلش این بود، آخر شب نان و خرما می‌گذاشت روی کولش می‌رفت خانه یتیم‌هایش. این را هم
نمی‌فهمیدم. ولی امروز فهمیدم که علی(ع) کیست
امروز با ورود شما به منزل‌مان، با این همه گرفتاری‌ای که دارید، وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. اُسقُف ما، کشیش محلة ما به خانة ما نیامده است، شما رهبر مسلمین‌ هستید. من فهمیدم علی(ع) که خانة یتیم‌هایش می‌رفت چه‌قدر بزرگ است.




  • عباس خادم

حرفی از جامونده از حرم

دو روز دویدم گذرنامه گرفتم ... داشتم میرفتم دنبال ویزا

که متوجه امتحاناتم شدن که اربین و محاسره کرده بودن

در این شرایط حرف حرف ولی فقیه خونه هست

پس باید صبر کرد...

ولی نه مشکل از امتحانات است و نه مشکل از حضرت مادر

مشکل از دل خراب من است

مشکل از گناهکار است

وگرنه وقتی راه باز است و هر کسی میرود

اونی که پول نداره میره ....

اونی که ویزا نداره میره...

مشکل از دل هست که نرفتم ....


به قول عاشقی

کربلا رفتن خون می خواهد

در راه بی سر سر داد باید


  • عباس خادم

میگذشت از در مسجد نفس آلوده سگی

گـــذر خویـــش بـه کــوی تــو به یــادم آمـــد

...

  • عباس خادم
تشرّف مقام معظم رهبری به محضر امام زمان ارواحنافداه

جناب آقای صدیقی شب فاطمیه روی منبر در بیت رهبری که رییس جمهور نشسته بود،آقای هاشمی بود ، سران مملکتی همه بودند، آقای صدیقی روی منبر این مطلب را گفت و آن را نتوانست تمام کند .همین که خواست تمام کند فریاد گریه جمعیت و حضار بلند شد . و آن مطلب این بود :

من همه ساله مکه که میرفتم قبل از رفتن به مکه به محضر آیت الله بهاءالدینی میرسیدم و توصیه میخواستم از ایشان.ایشان به من توصیه هایی میکرد و من این توصیه ها را در سفر مکه عمل میکردم . بعدهم که داشتم میامدم ، یک عمامه ای یا چیزی را برای ایشان هدیه میخریدم . این دفعه که رفتم محضر ایشان این مطلب را فرمودند : شما وقتی که میروید مسجدالنبی از قسمت جنوب شرقی مسجد ، از آن قسمت هفت قدم میاید به جلو و قسمت بعدی را هم گفت که من نمیتوانم دقیق به شما بگویم . به خاطر اینکه ایشان این را به ودیعت پیش من گذاشت . آن وقت از دو طرف به من دستور داد

وقتی که قدم زدی آمدی جلو رسیدی به آنجا ،آنجا بنشین و این ذکر سبعه را بگو. این ذکر را که گفتی انشاءالله به حوائجت خواهی رسید .

آقای صدیقی می گوید ، عرض کردم: آقای بهاءالدینی چه وجهی دارد که من باید آنجا بنشینم و این اذکار سبعه را بگویم. چه وجهی دارد هفت قدم از آنجا قدم بزنم.گفت : وجهش این است که دارم به شما میگویم فقط پیش شما بماند .

وقتی که حضرت زهرا سلام الله علیها آمد برای دفاع از علی ابن ابیطالب علیه السلام بدنش خون آلود بود وقتی که آمد ، که داخل مسجد وارد نشد وقتی که برگشت دیگر توان از او رفت دیگر به گونه ای شد که میخواست ادامه راه را بدهد نتوانست ، آنجا نشست و فکر میکنم که آن مکان به خون فاطمه سلام الله علیها رسیده است . آنجا حاجتتان را بخواهید .بعد آقای بهاء الدینی میگوید : این کار را انجام بده .

ایشان میگوید :من رفتم اینکار را انجام دادم حالا تو نگو آقای بهاء الدینی خودش هم نظر دارد ، نیت دارد ، یا حاجتی دارد .چون خودش مشرف نمی شود .

حالا جالب این است که حضار دارند به آقای صدیقی توجه می کنند ازاعیان شخصیتی مملکت ، و هم آقایانی که شرکت کننده بودند ، ایشان هم با ضرس قاطع دارد مطلب را می گوید.

گفت : من رفتم مدینه همین کار را انجام دادم ، بعد از این رفتم مکه دیدم از بلند گو صدا میزنند : آقای صدیقی دوباره بروند مدینه . من دوباره رفتم مدینه ، چند روزی مدینه ماندم ، وقتی برگشتم به ایران یک عمامه ای خریده بودم رفتم محضر حاج آقا ، رسیدم، تا سلام علیک کردم بدون اینکه حرفی بزنم ،

حاج آقا بهاء الدینی فرمودند: می دانی ثمره ذکر امسال چه بود ؟ گفتم : نه گفت : نمیدانی ثمره ذکر امسال چه بود ، نگرفتی؟ گفتم : نه فرمود :امسال ثمره ذکر شما یکی این بود که شما دو بار آمدید مدینه، گفتم شما مطلعید من دو بار امسال آمدم مدینه . گفت : بله آنجائی که نشسته بودید ذکر می گفتید در آنجا با تو بودم.

بعد گفت : ثمره دوم اینجا بود : (که تا گفت مجلس به هم پاشید اینقدر مردم به خودشان زدند و گریه کردند که آقا تشریف بردند ؛ دیدند که دیگر نمی شود جمعیت را اداره کرد .)فرمودند : ثمره دوم این بود که آن نیتی که من میخواستم ، به آن نیت رسیدم ، و آن این بود که امسال مقام معظم رهبری به دیدارامام زمان نائل آمد .

سه شنبه ۲۸/۲/۸۹ در مراسم ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها که در بیت رهبری با حضور آیت الله العظمی امام خامنه ای حفظه الله برگزار می شد
پس بیان از فضایل صدیقه کبری و مناقب آن حضرت خطاب به مقام معظم رهبری فرمودند: "آقا جان؛شما دستور فرمودید از شما چیزی نگم،اما اینها که آمده اند اینجا همه عاشقند مگر می شود چیزی نگفت.
" آیت الله صدیقی پس از بیان چند جمله با همین مضامین،به نقل چند جمله از آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه پرداختند: "از آقای بهجت سوال کردم نظرتان راجع به مقام معظم رهبری چیست؟ آقای بهجت فرمودند:"بهتر از ایشان نداریم." 
"همچنین آقای بهجت به خود بنده عرضه داشتند که در دیداری که با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتم از ایشان راجع به آقای خامنه ای سوال کردم و حضرت پاسخ دادند: " آقای خامنه ای از ماست."

  • عباس خادم

هیئت یازینب (سلام الله علیها) قم در دهه اول ماه صفر نیز همچون ماه محرم مراسم عزاداری برگزار می نماید.



هر شب ساعت 19 در مرقد حضرت علی بن جعفر (ع) و دسته عزاداری در روز شهادت امام حسن ساعت 15







مراسم این دهه ی هیئت راس ساعت 19 آغاز می شود.



قرائت زیارت عاشورا ، سخنرانی ، عزاداری و تلاوت قرآن برنامه برگزاری هیئت است.



سخنران : حجت الاسلام و المسلمین معماریان



مداحان :حاج محسن عسگری جمعه ، شب 4 ماه صفر



حاج اصغر زنجانی یکشنبه ، شب6 صفر



حاج محمد مولا دوشنبه ، شب 7 صفر



وکربلایی هادی خادم حسینی



مکان : گلزار شهدای قم ، مرقد حضرت علی بن جعفر (ع)







روز سه شنبه ،7 صفر مصادف با شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) به مناسبت شهادت آن امام و حضرت رقیه (س) و ایام ورود اهل بیت به شام دسته عزاداری به سمت حرم مطهر حرکت می کند .



ساعت حرکت دسته ساعت 15 از گلزار شهدا می باشد.

  • عباس خادم

ر ق ی ه


  • عباس خادم

محرم رسید...


روضه ها شروع شد...

میخوان آقامونو بکشن ....


چی بگم ای خدا . . .


کل سال زندگی میکنم به امید محرم و صفر


حســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین.ع.

  • عباس خادم